در گردنهء احساس
سوز کشندهء بی تویی
که مرآ در تندباد آغشتگی دلبری ات غلت میداد
چرخان و پیچ آن به لبهء یاد
پرتگاه سیاهی مردمک چشمان ات آویزان و حیران
با بالهای حُزن بصر دلپذیری
و تازگی نسیم مژه گان به قطره اشکی
آوایم دادند که ای اسیر قریبی غربا
اکسیر حَز بصر در آسمان نگاه ات فوران میزند.....
به گوارای وجود نگر که آنست نور گاهی
کوچک شما سفیر کلام سافر بابا
کوروُش گره گانی بروکسل ٪ بلژیک
A.P.P. KourOsh Garegani
Brussels Capital
Royaume De Belgique
سوز کشندهء بی تویی
که مرآ در تندباد آغشتگی دلبری ات غلت میداد
چرخان و پیچ آن به لبهء یاد
پرتگاه سیاهی مردمک چشمان ات آویزان و حیران
با بالهای حُزن بصر دلپذیری
و تازگی نسیم مژه گان به قطره اشکی
آوایم دادند که ای اسیر قریبی غربا
اکسیر حَز بصر در آسمان نگاه ات فوران میزند.....
به گوارای وجود نگر که آنست نور گاهی
کوچک شما سفیر کلام سافر بابا
کوروُش گره گانی بروکسل ٪ بلژیک
A.P.P. KourOsh Garegani
Brussels Capital
Royaume De Belgique
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر