par Kourosh Garegani, samedi 5 mars 2011, 19:18
ای پروانهء در پرواز
زمان با تیک تاک عقربهایش
میگوید صورت شمع را فراموش کن
ولی من میگویم نمیتوانم
هوا با چرخش احوالش
میگوید نامش را ازحافظه ات پاکن
ولی من میگویم نمیتوانم
زندگی بهم میگوید خاطراتت زیبائیش
را بینداز تویه جوی باران
ولی من میگویم نمیتوانم
چون قلبم را باخودش برای آذوقه و توشه توی راهش برده
و ضربان قلبم را بجای رقاصکهای ساعت جاودانگیش
بهمراه کلام هیچ به خانه دل خود ربوده
و به نامه نگاه هر از گاهی شاد انگیز نظری میکند
و به تازه گی عطر و بوی دوستی غریبانه زنده میدارد
خدایا این ربایندگی چه زیباست و این احساس
که با ولی نعمت خود
حب عشق سخن میگوید
در سکوت به نگاه
ولی ای دلبرنده تو چقدر بی رحمی …..
که از خود نه نشانی و نه ایمائی نمیدهی…..
کوچک شما سفیر کلام سافر بابا
کوروُش گره گانی بروکسل ٪ بلژیک
A.P.P. KourOsh Garegani
Brussels Capital
Royaume De Belgique
زمان با تیک تاک عقربهایش
میگوید صورت شمع را فراموش کن
ولی من میگویم نمیتوانم
هوا با چرخش احوالش
میگوید نامش را ازحافظه ات پاکن
ولی من میگویم نمیتوانم
زندگی بهم میگوید خاطراتت زیبائیش
را بینداز تویه جوی باران
ولی من میگویم نمیتوانم
چون قلبم را باخودش برای آذوقه و توشه توی راهش برده
و ضربان قلبم را بجای رقاصکهای ساعت جاودانگیش
بهمراه کلام هیچ به خانه دل خود ربوده
و به نامه نگاه هر از گاهی شاد انگیز نظری میکند
و به تازه گی عطر و بوی دوستی غریبانه زنده میدارد
خدایا این ربایندگی چه زیباست و این احساس
که با ولی نعمت خود
حب عشق سخن میگوید
در سکوت به نگاه
ولی ای دلبرنده تو چقدر بی رحمی …..
که از خود نه نشانی و نه ایمائی نمیدهی…..
کوچک شما سفیر کلام سافر بابا
کوروُش گره گانی بروکسل ٪ بلژیک
A.P.P. KourOsh Garegani
Brussels Capital
Royaume De Belgique
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر