من یآری دیدم ،
بسان آهوئی ،چشمانش توتیائی ،
آری دیدم .....
من یآری دیدم ،
بسان دُرنآئی ،موهایش خرمای ،
آری دیدم .....
من یآری دیدم ،
بسان قوئی ،ابرُوانش غوث هلال ماهی ،
آری دیدم .....
من یآری دیدم ،
بسان پری ماهی ،تنش گندم طلائی ،
آری دیدم .....
من یآری دیدم ،
بسان اِلهه ای ،وقارش پرتو کهربای ،
آری دیدم .....
من یآری دیدم ،
بسان گرانآئی ،جمیل حُسن زیبائی ،
آری دیدم .....
من یآری دیدم ،
بسان قلمی ،هنگام هر گام مهجوری ،
آری دیدم .....
من یآری دیدم ،
بسان نگاری ،آخرین آفریده گاری ،
آری دیدم .....
من یآری دیدم ،
بسان نهانی ،آن بس که پیدائی ،
آری دیدم .....
من یآری دیدم ،
بسان عکسی ،دیدهء تماشائی ، …………………………………
آری دیدی.....که آری دیدم...... من بخت یاری دیدم.......
کورُوش گ
بلژیک / بروکسل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر