۱۳۸۹ آذر ۱۷, چهارشنبه

The Secret of Peace and Love , Le Secret d'Amour et la Paix , راز عشق و صلح

Kourosh Garegani, mercredi 8 décembre 2010, 08:28

به مُحرم آمدم  
برای وصل آمدم  
بهر وافر بحر آمدم 
    
محرم رازم آمدم
مهر را مُهر اعظم آمدم  
مرا خواندید به خون ، جگر  آمدم
     
اجابت کُنان شما را شمع  آمدم
ارتشیان حافظان بُوم وطن و سپاهیان دین عفت تسلیمشان را مسلم آن سلام آمدم
امنیت و مأموران نظم را به اطلاع یاد اله و اهل بیت عهد و پیمان آمدم
آزاد یابندگی را انجام آمدم
     
واله و شیدای غریب مظلوم ام آمدم 
والدین اُمید را پا بر جا آمدم
   
هر خانه و کوی و کوچه ای را  دامنه دار آمدم
هر ظالم و ضحاکی را به توبه توبیخ آمدم  
هر خبیث و خائنی را محکوم به فنا آمدم  

حاکم وقت را امر و نهی از منکر آمدم 
حکومت را به شورائ عدل آمدم  

خیمه و  تکیه گاه و کنشت و دیر و خانقه را نذر اُستوار آمدم
خاک و خون گلیم  مولایم حسین را ناز بالش وساده آمدم
  
پری شأن سید شهدایم آمدم 
پدران و مادران را ناصح صبر نیاکان آمدم
پایتخت خُوف و  ترس و  لرزان را به حیدر کرار و صفدر ابرار بشیر آمدم

نوزادان و طفلان مُوعصم را بالین آمدم
نو رسیدگان بازار خبط و ریا را اخطار آمدم

جوان و نوجوان و بالغ و عاقل را برهان آمدم
جولان دادگان ریز و درشت کار را هشدار آمدم
   
 دانشجو و دانشمند و دارآ و ندارآ را ناد آمدم  
 داور و دادگاه و دادستان را دادگر آمدم  

مردم سرگشته را حامی آمدم 
ملت هر مرز و بومی را آوای زهره،الهء عشق و صلح آمدم  
مُحرم حُسین حُسن حُسینی قدم را خادم آمدم  

شرق و غرب را مه و هورشید آمدم
شمال و جنوب را اختر اقطاب آمدم
شماو تو و ایشان دور و نزدیک را فهم  ، وارث آمدم

کهنه کاران مکار دغل باز را قاب جفت شش به غالب  قاف آمدم
کشاورز و کارگر و کاسب و کارمند را حاصلخیز  آمدم
کوه و دشت و صحرا و هر برکهء آبی را آفتاب و مهتاب آمدم
کعبه و بتخانه و پیر و مرشد و معلم و عالم را طواف احرام آمدم


روشنی خون خدا را توسل آمدم
رضای خدای خداوند گارم را خواستگار آمدم

کورُوش گ
بلژیک ٪ بروکسل

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر