۱۳۹۰ خرداد ۳, سه‌شنبه

The Blood Tears , اشک خون , Larmes De Sang

The Blood Tears , اشک خون , Larmes De Sang

par Kourosh Garegani, mardi 24 mai 2011, 22:49
 
خنده ها گمگشته در کوی و کوچه و میدان
دیگر لطیفه و طنزی تبسم را نمی آفریند
غمخانه مردم گاهها مملو از درد و خون گریهاست

مردم با دوبار شنیدن یک فکاهی دیگر بخنده نمی آیند
همان مردم باشنیدن هزار و یک مصیبت
هزاران هزار قطرهء خون آبهء اشک

را از چشمانشان سرازیر میکنند
عجب مردم ملت عجیب امتی هستند
که لبهایشان بخنده نمیرود

ولی چشمانشان به مرگ میرود
و اشکانشان به اشک
پشت اشک روان است

نه اشک شوق
نه اشک ذوق
نه اشک شفیق
نه اشک شواهق
نه اشک شوارق

بلکه اشک شماتت
عجب مردم ملت عجیب امتی هستند
این خلق چه بروز و روزگار

نیاکان و نی مده گان و ینده گان و مانده گان و زنده گان خودخویش آورده اند
خدایا به انت ضار ویشت به آنها رحم کن زیرا آنها هیچ ترحمی بر هم ندارند
ای مهربان مهربانترین ای بخشنده بخشایشگر

کوچک شما سفیر کلام سافر بابا
کوروُش گره گانی بروکسل ٪ بلژیک
A.P.P. KourOsh Garegani
Brussels Capital
Royaume De Belgique

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر