۱۳۹۰ خرداد ۲۲, یکشنبه

The Love Potion , اکسیر عشق , Le Potion De L'AMOUR

The Love Potion , اکسیر عشق , Le Potion De L'AMOUR

par Kourosh Garegani, dimanche 12 juin 2011, 01:31
شخصی که دانش را به فکر خود سواد گمارد
جز سیاهی مرکب کُتب قدم ندارد
کشمکش رویدادهای پژوهشی

و قیل و قال های فیل سوفانه و مجادله های نظری
نان ذهن و خوراک شکم مردم دربند بیخبر را به سفره دزدان وا میگذارد
و مردم را پیشتر و بیشتر در یوغ و زنجیر اسارت نمیدانیم مقفول سر در گُم میدارد

و قوای حرکت گرفتن و دادن را از دستان
و سخن را از گلوی و آواز را از سینه
و حلق پیشتر می پیچاند و در بند خفه میدارد....

است قلال ، آزادی ، فکر ، استقلال آزادی فکر ، فکر آزادی استقلال ،.......
اندی چه ، اندی شی ، اندی شه ، اندی شک ، اندی شکل ، اندی پرسش ، اندی پاسخ و .............
غیره و ذالک در انزوای سایه و تیره و تار و تاریکی و ظلمت قیر گونانه مفهوم موهومی دارد

و آنانی که دانش و تکنیک و فنون و تجارت را ز بیگانگان صانع آموخته اند
و قرارداد آموختن شان را با مرکب بورس علم جوئی
مردم زحمت کش مالیات دهنده و ثروت کشور امضاء میکنند

به بهای گرویدن در فرقه و گروه و حزب و دولت و حکومتی
با برنامه های القائی و تقلیدی که از پیش ساخته شده
می بایست بدانند که می دانند

چشم و گوش و ذهن و فکرشان
جز این که سلول و ویروس مزدوری را نوشدار میکنند
و حکمران و کلید دار زندان بانی مردم و ملت و خلق و اُمت

خودخویش میشوند چیزی را بدوش نمیکشند
زیرا اینگونه پدیده های ساخته و پرداخته شده
مجلس خیمه شبازی خود فروختگانیست

که سینهء مادر خود یعنی خاک وطن
و شیر پاک را که نیروی مردم و ملت و خلق و اُمت میباشند
را به گاز و گَم گزیده و کنده اند و تُف کرده اند

و علم عاشقان وعالمان معشوق را تهی میپندارند
در صورتیکه این محبوبان و مجذوبان و خاکساران و قادران و پاک بختگان
که با تلاش و کوشش و تمرین و تشویق و تکرار ز خود خویش

عزم را جزم و تصمیم نسخ را راسخ نموده و کس خود خویش را به می خو آه ام و نه میدان ام
و خواست کس خود خویش را به بله میدان فرآهنگ ام مبدل نمائیدند
و توانائی کس خود خویش را می یابیداند

و در سیر و سلوک و ریاضت و مراقبه معنای واژهء را که
در ابتدا همه چیز کلمه میبود را می یافتند
زیرا واژهء کلمه بدون کس

فهم واقعی درعمل به کار
و انجام و ایجاد ندارد
پس

هر شخصی قالبیست
از عناوین که مصنوعیست که
نه بوئی و عطری دارد و نه هیبت و جاذبه ای

لذا هر شخصی کس نمیتواند باشد
زیرا هر کس کسی دارد
یار نو رسی دارد

من هم تو را دارم جانم
حق تو را نگاه دارد
پس لذا

چیست کس؟
کس کیست؟
کس کجاست؟

کس چگونه است؟
کس کدامین است؟
کس کامک کیست؟

کس بشنوائی شنیدن گوش گوشدارهست
کس بتماس لمسیدن لامسه پوستدار هست
کس بدیدار دیدن چشم چشمدار هست

کس بچشیدن مزه زبان زباندار هست
کس ببوئیدن شامه بینی هوشدار هست
کس سلامت و امنیت و خدمت و پایداری و برقراریست

کس آرامش و متانت و دیانت و شجاعت و بیداریست
کس حرارت دل پذیروآغوشی باز و لبخند و خوش آمدیست
کس دکتر و مهندس و تاجر و دانشمند و هنرمند نیست ولی همهء این نیستها در او هست می یابد

کس انسانیست آزاد به واقعیت و حقیقت و معرفت و طریقت و شریعت
کس مهربان بخشنده آموزنده همدرد و دوست همراه عشق است
کس نگاه علم عقل عبید عشق عتیق عمیق است

کوچک شما سفیر کلام سافر بابا
کوروُش گره گانی بروکسل ٪ بلژیک
A.P.P. KourOsh Garegani
Brussels Capital
Royaume De Belgique

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر