۱۳۸۹ اسفند ۱, یکشنبه

The Dead Cemetery , مرگستان , Le Meurt De Cimetière

par Kourosh Garegani, dimanche 20 février 2011, 19:11
چشمها را بدودهء انتقام سُرمه میکشند
و برنگ عصیان مویرگهای چشم را سُرخاب می مالند
و با حرکتهای جست و گریخته
 رقص مرگ را پای کوبی میکنند

و فریاد بر می آرند با هنجره های سوخته
به شعارهای ذوب شده از خون داغ
مرگ بر این و مرگ بر آن و مرگ بر دیگران
و مرگ بر نیمهء پارهء همه و مرگ بر مرگ

خوردشان مرگ شده است
خوراک شان مرگ شده است
خواب شان مرگ شده است
آرزوی شان مرگ شده است

پوشاک شان مرگ شده است
آمیزش شان مرگ شده است
خاطر ات شان مرگ شده است
یادشان مرگ شده است

دیگر نام قبرستان را فراموش کرده اند
سرود مرگستان میسرایند
و دسته دسته زنجیروار با فراخوانی های مرگ وارنه
به سوی مرگ حرص میزنند و لح لح میکنند و میدوند

گویی که به کُهن ترین سوگ لالایی مرگ را میخوانند
ای کسانی که ردای و لباس عنکبوتی مرگ را بر تن کرده اید
و مردمک چشمهایتان را همچون
شهاب سنگی بر پیکر یکدیگر فرود می آورید

و ظُل زده در سقوط از صخرهای
نا اُمیدیتان به کوه پایه مرگ می غلتید
همانا بدانید که آلوده گان به آهنگ ناهنجاری
از سلامتی برخوردار نخواهند بود

و ویرانی و خرابی و سوگ بر جای میگذارید
به افکار کج نروید به دروغ مج نرهید و بی انصافی مکنید
چگونه است که بیرون نمی آید و به روشنایی نمی نگرید؟
چگونه است که به استقبال نور نمیروید؟

و میخواهیددر جور و ستم خود
 بسراغ تاریکی و ظلمت بشتابید
و به آرامش بی اعتنائید و بخون ریزی گرایش دارید
بر سر کدامین سفره طعام کرده اید که

کُشتن کُشت کُشتهء کُشتی را
کشت تن و پیکر و جسم و بدن و هیکل خود کرده اید
کدام کوزه ای را دیده اید که از کوزه گر بپرسد
که چگونه است که اینگونه مرا ساخته ای؟

و حال از شما میپرسم چگونه است که
 اینگونه خون خواهی و خون خورای میکنید؟
سخنان مرا نمی شنوید چون بوق و کرنای
مرگ در مرگ فضای گوشهایتان را پر نموده

و چشمانتان پرچم داس و چکُش و صلیب و مدال و جام
مرگستان را اعلم مرگ آشور
موژه گانتان دخیل بسته است
به خود خویش آیید چون وقت تنگ است

و در تنگنای آهنین تنفر
زنگ زدهء زم آه نت
فرصت مر یافتن را
نخواهی داشت.

کوچک شما سفیر کلام سافر بابا
کوروُش گره گانی بروکسل ٪ بلژیک
A.P.P. KourOsh Garegani
Brussels Capital
Royaume De Belgique

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر